رویا افشار چرا جذب نانسی شد؟/ گزارش نشست خبری فیلم «مامان»
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۱۵۲۵۸
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نشست پرسش و پاسخ فیلم «مامان» با حضور آرش انیسی (کارگردان)، مجید برزگر (تهیهکننده)، رویا افشار، امیر نوروزی، عرفان ابراهیمی، امیر شمس (بازیگران) زهره علیاکبری (طراحی و ترکیب صدا)، پوریا اخوان (طراح صحنه)، فرید طهماسبی (مدیر فیلمبرداری) و میلاد موحدی (آهنگساز)، بعد از ظهر امروز (جمعه ۱۷ بهمن) در مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در آغاز این نشست، آرش انیسی درباره انتخاب این داستان به عنوان اولین فیلم سینماییاش گفت: «من همیشه فیلمنامههای متعددی مینوشتم و دنبال ساخته شدنش میرفتم، اما نهایتا به سرانجام نمیرسیدند. «مامان» فیلمنامهای بود که تصمیم گرفتم برای ساخته شدن آن بجنگم و تا انتها پیش بروم تا فیلم ساخته شود که خداراشکر موفق شدم.»
این کارگردان در پاسخ به چرایی خودکشی شخصیت مادر در فیلم، توضیح داد: «مامان در فیلم خودکشی نکرد. آن اتوبوس آتش گرفت و من خودم هم نمیدانم مادر زنده ماند یا نه. این کاراکتر قطعه زمینی دارد که برایش تنها نقطه امید برای بازگشت دوباره به خوشبختی و زندگی است.»
مجید برزگر هم درباره تهیه این فیلم و همکاری با انیسی گفت: «روزهای زیادی از تصمیم ما برای ساخت «مامان» میگذرد. فیلمنامه جذاب و شخصیتپردازی مناسب و شخصیت آرش انیسی، همه از عواملی بود که توجه من را برای حضور در این اثر سینمایی جلب کرد.»
او در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه در نوشتن فیلمنامه دخالت داشته است، گفت: «من هیچ نقشی در فیلمنامه نداشتم، فقط آن را انتخاب و تحسینش کردم. هیچگاه سطح خودم را به قدری پایین نمیآورم که در متن یک کارگردان دست ببرم.»
این تهیهکننده و کارگردان افزود: «حتی اغلب سر صحنه نمیروم، چون اعتقاد دارم که مبحثی به اسم اعتماد باید میان ما جاری باشد.»
او با اظهار خوشحالی برای حضور در این پروژه بیان کرد: « فیلم «مامان» نفس، ریتم و حال خوبی دارد. من مدیون گروه بازیگرانم هستم و هرچهقدر از آنان تشکر کنم باز هم کم است. فیلمهایی شبیه به «مامان» تماشاگر خاص خودش را دارد و من از آن مطمئن هستم. فیلمهای پرفروش متر و معیار ما نیستند و ما مخاطبانمان را از گروه دیگری از مردم برمیگزینیم.»
مجید برزگر تاکید کرد: «کارگردانی را به تهیهکنندگی ترجیح میدهم اما گمان میکنم آثاری را تهیه میکنم که کمتر تهیهکنندهای حاضر به ساخت آنها میشود.»
در بخشی دیگر از این نشست، رویا افشار، بازیگر با سابقه سینما و تلویزیون درباره بازی کردن نقشِ نانسی توضیح داد: «شخصیت مقتدرانه این شخصیت، مهربانی و مادر بودنش، من را برای ایفای این نقش جذب کرد.»
او درباره نقشهایی مختلفی که به عنوان مادر بازی کرده است، گفت: «وقتی سناریو را میخوانی، فاصلهگذاری را در ذهنت انجام میدهی. من سعی میکنم کارهایم شبیه به هم نباشد. همه فیلمهایم را دوست دارم و برای همه آنها زحمت کشیدهام. حضور در کنار آرش انیسی نیز برای من ارزشمند بود. «سرکوب»، «دشمنان» و «مامان» ویژگیهای مخصوص به خود را دارند و فیلمسازانشان هر سه جوان هستند. ما این روزها به فیلمسازان مولف نیاز داریم.»
امیر نوروزی هم درباره ایفای کاراکتر فریدون گفت: «مثل همه انسانها که نقاط شخصیتی متفاوتی دارند، فریدون نیز نیت پلیدانهای ندارد و نمیتوانم صفت خاصی را به او اطلاق کنم. این شخصیت بر حسب موقعیت دست به این تصمیم میزند.»
در ادامه، عرفان ابراهیمی درباره بازی در پروژه «مامان» توضیح داد: «شخصیت احمد، راوی فیلم است. من و آرش انیسی جلسات فراوانی درباره چگونگی رسیدن به نقش داشتیم و خوشحالم که امسال در اینجا حضور دارم.»
امیر شمس دیگر بازیگر این فیلم گفت: «از چند سال گذشته قرار بود من این نقش را بازی کنم، اما از آنجا که فیلم ساخته نشد این موقعیت به تعویق افتاد تا در نهایت توانستم در این فیلم سخت حضور داشته باشم.»
او که با دو فیلم در جشنواره سیونهم حضور دارد، گفت: «فیلم «مامان» برای من بسیار ارزشمندتر از فیلم «مصلحت» است. شخصیت این فیلم بسیار از من دور بود و سر تک تک پلانهای آن اذیت میشدم؛ چون هیچگاه نمیتوانم با مادرم اینگونه رفتار کنم.»
سپس نوبت به عوامل فنی فیلم رسید و فرید طهماسبی درباره فیلمبرداری این فیلم توضیح داد: «اکثر صحنههای فیلمبرداری این کار داخلی بود. من و آرش انیسی برای چگونگی روایت این فیلم از منظر فیلمبرداری جلسات متعددی در پیش تولید داشتیم و زمان فیلمبرداری چالش جدی نداشتیم.»
میلاد موحدی هم در باره آهنگسازی «مامان» گفت: «ما در اوایل کار با هم درگیر چالشهایی میشدیم چون نگاه من نقطه نظر یک ناظر بود. اما آرش انیسی موسیقی را در بیان احساس صحنهها میدید. خوشبختانه نگاه و شناخت این کارگردان نسبت به موسیقی خیلی درست بود و من امیدوارم نتیجه خوبی شده باشد. بخشی از موسیقی مرهون نگاه این کارگردان است.»
در ادامه، پوریا اخوان درباره طراح صحنه توضیح داد: «کار کردن با کارگردان فیلم اولی خیلی سخت است، زیرا همه مشکلات سر راه فیلمساز اول قرار میگیرد. امیدوارم نتیجه خوبی حاصل شده باشد. الان که فیلم را دیدم به این نتیجه رسیدم که شاید صحنه به خوبی دیده نشود و در خدمت فیلم است. این اتفاق یعنی من رسالت خود را درست انجام دادهام.»
زهره علیاکبری هم درباره طراحی صدای «مامان» گفت: «این فیلم، کاراکترمحور است و تمامی عوامل، بدون به چشم آمدن باید در خدمت فیلمنامه قرار میگرفتند. من کار خلوت و ساده و تمیز را بیشتر میپسندم و هدفمان این بود که بخش صدا هم ساده به نظر برسد و به چشم نیاید.»
۵۷۵۷
کد خبر 1483426منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: آرش انیسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۱۵۲۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انیمیشنهایی متفاوت برای بزرگترها؛ انیمیشنهایی مفرح برای بچهها
آفتابنیوز :
چقدر طول کشید که از پیرمرد شجاع و وفادار و بامزه «آپ/ بالا» خوشتان بیاید و با او همدلی کنید؟ نوازنده شکستخورده انیمیشن «روح» که در زندگی نتوانسته دنبال رؤیای نوازندگیاش برود و تازه پس از مرگ در عالم ارواح شجاعت لازم را برای تغییر زندگیاش به دست میآورد، چقدر شما را به خطر کردن و پی رؤیاهایتان رفتن ترغیب کرده؟ همین اواخر، انیمیشن معمولی «لئو» چقدر دیده شد و پیام ساده و عملیاش که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، به دلها نشست. ۸ انیمیشنی که در ادامه معرفی شده بخشی از خاطره چند نسل از دنیای انیمیشن است.
شرک (۲۰۰۱)
کارگردان: اندرو آدامسون و ویکی جنسون
محصول: امریکا
یک شخصیت چطور وارد فرهنگ عامه ــ آنهم نه فقط فرهنگ عامه کشور سازنده بلکه فرهنگ عامه بسیاری از مردم در سرتاسر جهان ــ میشود، پاسخش شرک است. اگر شما کسی را به شرک تشبیه کنید بلافاصله مخاطب شما متوجه میشود که منظور شما چیست. شرک و دیگر شخصیتهای این انیمیشن دیدنی خیلی زود جای خود را در میان شخصیتهای ماندگار انیمیشن باز کردند. بچهها و بزرگترها به سرعت عاشق این موجود سبز گنده بداخلاق، اما مهربان و شجاع شدند و حالا سالهاست که تماشاگر دنبالههای آن هستند. حتی اگر دیگر انیمیشنی از شرک تولید نشود، شرک همیشه به حیات خود ادامه میدهد.
شرکت هیولاها (۲۰۰۱)
کارگردان: پیتر داکتر
محصول: امریکا
در مانستروپولیس، هیولاها با ترساندن بچهها از صدای جیغ آنها انرژی تولید میکنند. اما کارخانه تولیدکننده جیغ بچه با مشکل تامین انرژی روبهرو است، چون کودکان دیگر مثل سابق نمیترسند. هیولاها از هر گونه تماس با بچهها مطلقا منع شدهاند، اما سالی و مایک، دو هیولای متخصص ترساندن بچهها، در اثر اشتباهی وارد دنیای بچهها میشوند و همهچیز به هم میریزد. در این بین سالی و مایک کشف میکنند که صدای خنده کودکان انرژی بیشتری تولید میکند. کمتر انیمیشنی به اندازه «شرکت هیولاها» در ترغیب آدمها در مواجهه با ترسهایشان که علت و اساسشان را هم نمیدانند موفق بوده است.
عصر یخبندان (۲۰۰۲)
کارگردان: کریس وج
محصول: امریکا
حتی اگر فرنچایز «عصر یخبندان» را هم ندیده باشید، احتمالا آن سنجابی را که با چنگ و دندان برای حفظ دانه بلوطش خودش را به آبوآتش میزند و بلاهای زیادی سر خودش و دنیای اطرافش میآورد دیدهاید. یکی دیگر از انیمیشنهای ماندگار سالهای آغازین هزار سوم میلادی که تا همین امروز خاطره خوش آن در ذهن تماشاگرانش باقی مانده، «عصر یخبندان» است. داستانی درباره دوستی، مدارا، پذیرش تفاوتها و در عین حال احترام به محیط زیست با شخصیتهای دوستداشتنیای مثل مندی و سید که زوج ناجور، اما جدانشدنیای هستند. درامی جادهای، اکشن و ماجراجویی که شوخیهای بامزهاش به حفظ قوام و انسجامش کمک زیادی کرده.
در جستوجوی نمو (۲۰۰۳)
کارگردان: اندرو استنتون و لی آنکریچ
محصول: امریکا
درونمایه جستوجو در اغلب انیمیشنها قابل تشخیص است. انگار از روز اول که قرار بر پا گرفتن صنعت انیمیشن بوده، طالع شخصیتهای انیمیشن را با جستوجو و سفر نوشتهاند. سه مرحله کلی سفر قهرمان که به «جدایی» (سفر به دنیای ناشناختهها)، «تشرف» (ماجراجویی در دنیای ناشناختهها) و «بازگشت» (برگشت به دنیای عادی) قابل تقسیم است در این انیمیشن و بسیاری انیمیشنهای دیگر کاملا رعایت شده. اینجا سفر درونی با سفر بیرونی همراستا و همزمان شده و تماشاگر راحتتر میتواند تاثیر سفر در پخته شدن خام را دریابد. فیلم اکرانی بسیار موفق داشت و این موفقیت با ساخت دنباله «در جستوجوی دوری» تدوام یافت.
کورالاین (۲۰۰۹)
کارگردان: هنری سلیک
محصول: امریکا
انیمیشن استاپ موشن را اصولا گرم و گیراتر از انیمیشن دوبعدی و سهبعدی میدانید یا نه؟ اگر فکر میکنید استاپ موشن فضایی صمیمی و دوستانه دارد، «کورالاین» حسابی غافلگیرتان میکند. اگر فکر میکنید که استاپ موشن اصولا فاقد صمیمت و جذابیت انیمیشنهای دوبعدی و سهبعدی است، باز هم «کورالاین» شما را متحیر میکند. شاید اگر تیتراژ این انیمیشن جذاب را نبینید، حدس بزنید که کارگردانش تیم برتون است که البته فانتزیهایش تاریکتر و دلهرهآورتر شده. «کورالاین» پاسخ به پرسشی کنجکاویبرانگیز، ولی در عین حال ترسناک است که هر آدمی در بچگی با آن مواجه شده: اگر پدر و مادر آدم جوری دیگری بودند، چه میشد؟
مری و مکس (۲۰۰۹)
کارگردان: آدام اِلیوت
محصول: امریکا
مری و مکس، دو آدم با دنیایی فاصله میانشان، دوست مکاتبهای هستند. مری که در استرالیا زندگی میکند و خانوادهای ازهمپاشیده دارد در هشتسالگی از سر اتفاق شروع به نامهنگاری میکند با مکس چهلوچهارساله چاق و مشکلدار در روابط اجتماعی. رابطه این دو به تدریج عمیقتر میشود و مثل هر رابطه دوستانه دیگری به مشکل میخورد. مری و مکس مستعدند که به تیرهروزیهای زندگی با شدت و حدت واکنش نشان دهند و همین ویژگی هم هست که برای تماشاگر ملموسشان میکند. انیمیشنی ماندگار با تکنیک استاپ موشن.
انومالیزا (۲۰۱۵)
کارگردان: چارلی کافمن و دوک جانسون
محصول: امریکا
مردی میانسال به نام مایکل که متخصص خدمات مشتریان است برای سخنرانی در کنفرانسی وارد هتل فرگولی میشود. هتل فرگولی در ظاهر هیچ شباهتی به هتل اوِرلوک فیلم «درخشش» (۱۹۸۰) استنلی کوبریک ندارد که ساکنانش را به انزوا میکشاند، روحشان را با سیاهی تغذیه میکند و دست آخر باعث جنونشان میشود. در واقع فرگولی برای مایکل به مراتب بدتر از اورلوک است. در این هتل است که مایکل با خودش و زندگی پوچ و بیروحش مواجه میشود. این انیمیشن که با تکنیک استاپ موشن ساخته شده همان روح فیلمنامه مشهور «درخشش ابدی یک ذهن پاک» را دارد؛ غمگین و دریغخوار که با سردی رئالیستیاش برگشتناپذیر بودن زندگی را توی گوش مخاطب میزند و خوشبختانه پایانی نسبتا خوش دارد.
لاکپشت قرمز (۲۰۱۶)
کارگردان: مایکل دودوک دی ویت
محصول: فرانسه و ژاپن
اگر در انیمیشن دنبال آواز و حرکات موزون و دیالوگهای بامزه هستید، این انیمیشن به هیچ وجه مناسب شما نیست. این انیمیشن بیکلام است و صدای طبیعت و موسیقی گوشنواز راوی آن. مردی که با جریان آب به جزیرهای متروک و دورافتاده آورده شده، تصمیم میگیرد با قایقی از جزیره بگریزد، اما لاکپشت قرمز عظیمالجثهای بزرگترین مانع بر سر راه او برای رهایی است. مرد برای بازگشت به اجتماع و خلاصی از طبیعت هرچه در توان دارد رو میکند، ما خلاصی واقعی او در صلحی است که با طبیعت نصیبش میشود. «لاکپشت قرمز» تماشاگرش را به فکر میاندازد که زندگی در طبیعت چه بهایی دارد.
منبع: همشهری آنلاین