Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-05@04:19:44 GMT

نقدی بر فیلم «زیر نور کم»؛ چه کسی امید را کشت؟

تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۶۰۰۸۸

نقدی بر فیلم «زیر نور کم»؛ چه کسی امید را کشت؟

فیلم‌های روانشناسانه آن‌طور که باید و شاید در سینمای ایران جایگاهی به دست نیاورده‌اند، چون فیلم‌های درامی که بر پایه المان‌های روانشناختی بتوانند به شکل اصولی هم ضرباهنگ و ریتم لازمه را داشته و هم کنش داستانی ساختار یافته‌ای را در راستای ابراز دنیای درونی شخصیت‌ها تعریف کرده باشند، شاید به تعداد انگشتان یک‌دست نرسند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اعتماد در ادامه نوشت: رمز موفقیت نمونه‌های موفق از آب در آمده در این است که توانسته‌اند بی‌معنایی جهان را برای کاراکتری که دچار اختلال شخصیت شده است و نمودی از سنگینی ملال‌آور لحظات را در خلوت خویش حمل می‌کنند به تصویر بکشد، به‌طوری که خارج از پرده نقره‌ای مخاطب تعمیم روایت را به دنیای واقعی و غیرسینمایی خویش حس کرده باشد.

چگونگی القاگری حوادث در این ژانر سینمایی از منظر راوی نقش تعیین‌کننده‌ای در همراهی همگام مخاطب با این‌گونه آثار دارد، چراکه خواسته و امیال راوی است که فضای خیال‌آمیز و غیرواقع را باید بسازد و چنانچه نقصانی در انطباق بین شخصیت‌پردازی و کنش داستان طراحی شده رخ دهد، نه واقعیت خیال‌پردازی شده قابل باور می‌نماید و نه خیالی که رنگ و بوی واقعی به خود گرفته است، پتانسیل خلق اتمسفر اعتماد را دارد. در نتیجه عجین نشدن شخصیت و کنش در این فیلم‌ها، تصاویری غیرهارمونیک و البته فالش را ارایه می‌دهد که موضوعیت فیلم را به ریپ می‌اندازد.

فیلم «زیر نور کم» به کارگردانی «محمد پرویزی» در برقراری تعادل بین گسل شخصیت اصلی فیلم یعنی رویا (با بازی لیلا زارع) و چیدمان رویداد‌ها و وقایع برمبنای مختصات و احساسات این کاراکتر، بسیار سعی می‌کند تا دست به عصا راه برود. سکانس‌های ابتدایی فیلمساز می‌خواهد با پرتره‌پردازی و ایجاد تصاویر مخفی که حاصل از تکنیک محو‌سازی به جای وضوح است، تکلیف را با مخاطب خود یکسره کند.

بنابراین در دادن اطلاعات لازم و منظم به مخاطب درخصوص کاراکتر امید (با بازی حمیدرضا آذرنگ) که نقش تعیین‌کننده‌ای در پیرنگ داستانی دارد، خساست به خرج می‌دهد و روایت فیلم را به شکل غیرمستقیم و غیرخطی به رویا می‌سپارد تا شاید با استفاده از این فرم، به ساختار مدنظر که همان بازی‌های سرخوشانه بین واقعیت و خیال و همچنین حقیقت و رویاست، برسد.

به همین منظور فیلمساز مخاطب خود را بیشتر از آنکه درگیر قصه‌ای عمیق که حاصل از یک شبه عشق مثلثی مریض گونه بین رویا و فریبا و امید است بکند، روی به پراکنده‌گویی قصه‌گویی و فاصله‌گذاری در آن‌ها می‌کند تا شاید با شیوه برهم زدن تقدم زمان و مکان در فیلم بتواند تماشاگر را همراه کند.

حتی بازسازی و مرتب‌سازی موقعیت تولد بازی در انتهای فیلم به منظور مکانی کردن زمان و زمانی کردن مکان و رساندن این دو به یکدیگر، بسان قاعده‌ای جلوه می‌کند که از جنگ درونی رویا با خویش نشأت نگرفته و صرفا ارایه‌گر جنگ بیرونی این پرسوناژ با واقعه‌ای است که پیش‌تر به حل آن رسیده است؛ یعنی حل رابطه گذشته فریبا (با بازی بیتا بادران) با امید در ذهن خود!

عکاسی ذهنی «رویا» از بعضی رویداد‌ها همچون تولد بازی آنچنان گذرا و بی‌اصالت است که پرتاب شدن‌های ناگهانی او از یک دنیا به دنیایی دیگر را بی‌تناسب جلوه می‌کند.

رویا با رویای خویش می‌خواهد خاطره همراهی «امید» با خودش را در لواسان مرور کند و در جدال بین رویا‌پردازی و خاطره‌نگاری این زن عاشق‌پیشه، مشخص نیست وجه مثبت رویا باید پررنگ شود یا وجه منفی آن خاطره! و البته هر دو عامل که قصد ساختن دنیای موازی برای زمان گذشته‌ای استمرار یافته و زمان حال میخکوب شده را دارند، چندان رمق ندارند و نمی‌توانند منطق علّی وقایع را با کمک از شیوه روایت در روایت یا پرداخت داستان‌های موازی رعایت کنند و این احضار رویاگونگی‌ها برای این شخصیت به سرحد حافظه‌ای نویز افتاده و تداعی‌گر نیز نمی‌افتاد.

فیلم هر قدر که می‌خواهد رویا را به خلاصی از آدم‌هایی که زمانی در زندگی او بوده‌اند و حال رفته‌اند برساند و از این ترفند به منظور ایجاد اختلال وسواس‌گونه‌اش استفاده کند که آیا او در مرگ «امید» نقش داشته است، به جای پیشرفت، درجا می‌زند و عقبگرد می‌کند.

حتی در هنگامه‌ای که فیلم به رمزگشایی می‌رسد، این آشفتگی به شکلی مسری به حامد (با بازی صابر ابر) سرایت می‌کند. از این سو که نقش راوی اصلی در بازآفرینی وقایع چنانکه باید قوام نیافته است و تعدد راوی‌ها از جمله فریبا، امید و حامد نیز چهره داستان‌سازی فیلم را بی‌اعتمادتر و سست‌تر مثل تعریف شینی رابطه‌ها در این فیلم جلوه می‌کند. درست که راوی یعنی کاراکتر رویا اطلاعات محدودی از گذشته «امید» دارد و در این مکاشفه بر سر دستیابی به حقایق مثلا در زمان گم شدن قرص‌های امید به وقت تولد بازی سعی در گزارشی کردن و تاویل به نفع حقیقت را دارد ولی این دوئیت بین مانفیست فیلم یعنی فراموشی و یادآوری مدام، به تعلیق بی‌دلیل مواجه با واقعیت مرگ امید منجر می‌شود.

اشتباه بارز فیلم در ایجاد نقصان حافظه برای رویا، تشکیل سرنخ‌های غلط است. بنابراین فیلمساز ترجیح خود را در ماندن در زیر نور کم استوار می‌کند تا نه کاملا تاریکی مطلق منجر به فراموشی رویا از خیالبافی‌ها و توهم‌های مزاحم شود و نه روشنی واضح بتواند اثر این سایه‌سازی‌های ذهنی و تصاویر محو را کاهش دهد. حضور دو بازجو در منزل امید که دقیقا ورودی‌های قصه نوشته شده و خوانش شده خود کاراکتر در کتاب چاپ نشده است و به نوعی به خلق یک دژاوو مبدل می‌شود نیز به شکل وصله ناجور در این وادی عاشقانگی‌های رویا آراسته می‌شود.

مخاطب تا انتهای فیلم نمی‌داند مساله رویا چیست؟ بی‌قوارگی پرسشگری خیانت در زل زدن کاراکتر‌ها به هم، یا حضور فریبا و حضانت دختر بچه‌ای به نام سایه در زندگی امید، یا چرایی و چگونگی چهره مرگ که بر تن امید نشسته، یا ترس از دست دادن عشق نوپایش نسبت به حامد، یا شبیه‌سازی و همانند‌سازی حمله دو نفر به او با امید، یا حاملگی فرزندی که نامگذاری او باری به بارهایش اضافه می‌کند! به تبع آن این سرگیجه بسط یافته فقط به اشکال تازه‌ای سوق پیدا می‌کند که همچون نقاشی‌های آویخته شده به یک گالری، پرده به پرده فیلم را قصد دارند منفعلانه همچون کولاژی بدون وحدت موضوع به هم وصل کند.

بنابراین فیلم، مولفان بی‌تالیف خود را خواه می‌خواهد امید باشد یا رویا در یک انزوای سایه‌وار به حال خود و بی‌سرگذشت و سرانجام رها می‌کند. شاید بهتر باشد فیلم «زیر نور کم» را که در روایت در حال سوسو زدن است را با چشم بسته دید تا بتوان به تجسم و تخیلی نسبی‌وار از منظور آن رسید تا اینکه تا انتهای فیلم در انتظار کورسوی امید نشست!

منبع: فرارو

کلیدواژه: فیلم سینمایی زیر نور کم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۶۰۰۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کارشناسی سه صحنه جنجالی پرسپولیس - سپاهان

پرسپولیس در روزی که این شانس را داشت از تساوی استقلال برابر تراکتور استفاده کند و به صدر جدول برسد، با تساوی بدون گل برابر سپاهان متوقف شد تا با اختلاف یک امتیازی نسبت به آبی‌ها در رتبه دوم باقی بماند.

این دیدار در نیمه اول بدون جنجال و حاشیه دنبال شد، اما در نیمه دوم با چند صحنه بحث برانگیز همراه بود. در دقیقه ۵۷ مسابقه، امید عالیشاه در شرایطی که توپ از سیاوش یزدانی عبور کرده و به پیام نیازمند رسیده بود، به سمت مدافع طلایی‌پوشان رفت و برخوردی با او داشت که داور در این صحنه تنها به اعلام خطا بسنده کرد.

همچنین در دقیقه ۶۹ مسابقه و زمانی که سرخپوشان صاحب یک ضربه کرنر شده بودند، عیسی آل‌کثیر در محوطه جریمه سرنگون شد و اعتقاد به خطای پنالتی داشت، اما داور دستور به ادامه بازی داد

جنجالی‌ترین صحنه بازی هم در دقیقه ۸۲ رخ داد؛ جایی که امید عالیشاه در حال بحث با دو بازیکن سپاهان بود و برایان دابو به سمتش آمد و او را هُل داد تا درگیری اوج بگیرد و در نهایت امید عالیشاه پس از برخورد فیزیکی با بازیکن سپاهان از زمین بازی اخراج شود.

نظرات کارشناسان داوری درباره این صحنه‌ها را در ادامه می‌خوانید:

 برخورد امید عالیشاه و سیاوش یزدانی (دقیقه ۵۷- مشکوک به جریمه شخصی)

مهدی عالیقدر: مدافع ایستاده و این مهاجم است که با توجه به فاصله‌ای که با توپ دارد، اقدام به تنه زدن به وی میکند و داور به درستی اعلام خطا کرد.
 ابراهیم میرزابیگی: امید عالیشاه یک رفتار غیرورزشی انجام داد و باید اخطار می‌گرفت.
 تورج حق‌وردی: داور باید به بازیکن قرمز به خاطر ضربه‌ای که به بازیکن زرد زد، اخطار می‌داد.
 بابک وسیله‌بر: بازیکن قرمز با بی ملاحظگی بر روی حریف خطا می‌کند که جریمه آن اعلام ضربه آزاد مستقیم و کارت زرد می‌باشد.

 برخورد مدافع سپاهان و عیسی آل‌کثیر (دقیقه ۶۹- مشکوک به پنالتی)

مهدی عالیقدر: مهاجم بلافاصله وقتی مدافع را پشت سر حس خود حس می‌کند، اقدام به سرنگونی خود می‌کند، لذا ادامه بازی تصمیم صحیح می‌باشد.
ابراهیم میرزابیگی: واضح نیست که بازیکن سپاهان از پشت مرتکب خطایی می‌شود یا خیر، اما به نظر من مشکل خاصی نبود و ادامه بازی از طرف بازی درست بود.
 تورج حق‌وردی: هیچ خطایی اتفاق نیفتاد.
 بابک وسیله‌بر: از این زاویه فیلمبرداری خطایی مشاهده نمی‌شود در ضمن هر دست گذاشتنی در فوتبال خطا نیست، بنابراین ادامه بازی صحیح است.

 درگیری امید عالیشاه و برایان دابو (دقیقه ۸۲- اخراج)

مهدی عالیقدر: این صحنه بدرستی توسط تیم داوری تصمیم گیری شد و اخراج بازیکن تیم قرمز با توجه به ضربه‌ای که به مدافع وارد کرد، کاملا مبتنی بر قانون صورت گرفت.
 ابراهیم میرزابیگی: حرکت آقای عالیشاه برخورد شدید محسوب نمی‌شد و نیازی به اخراج مستقیم نداشت و داور باید به او اخطار می‌داد. ضمن اینکه در این صحنه دابو هم باید اخطار می‌گرفت.
 تورج حق‌وردی: ضربه‌ای که بازیکن پرسپولیس زد، برخورد شدید تلقی می‌شد و اخراج او صحیح بود.
 بابک وسیله‌بر: در این درگیری هر دو بازیکن به علت رفتار‌های غیر ورزشی مستحق دریافت کارت زرد بودند، اما دلیل اخراج بازیکن بعد از مشورت با داور چهارم و کمک داور اول بر ما پوشیده است.

منبع: ورزش سه

tags # پرسپولیس ، سپاهان سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • طلسم ۳۰ ساله در پرسپولیس؛ دومین کاپیتان هم در حسرت می ماند؟
  • نفرین محمد پنجعلی پشت سر دو کاپیتان پرسپولیس!
  • امید جدید پرسپولیسی‌ها برای صدرنشین: ذوبِ شکست‌ناپذیر!
  • تیم ملی امید عراق بازهم به المپیک صعود کرد
  • وقتی دابو کاپیتان پرسپولیس را بازی داد (عکس)
  • امید اول بارسلونا در جهنم زرد غیب شد!
  • چشم امید خوزستانی‌ها به درخشش کاپیتان
  • واکنش امید نورافکن به عکس جنجالی علیه پرسپولیس
  • جنجال دوباره ستاره استقلالی سپاهان علیه پرسپولیس
  • کارشناسی سه صحنه جنجالی پرسپولیس - سپاهان